loading...
Armoo
armoo.co بازدید : 37 دوشنبه 04 فروردین 1399 نظرات (0)

کنترل و مدیریت هیجان یکی از مهمترین بخش های هوش هیجانی است. اگر کودکان احساسات خود را به درستی کنترل کنند، می توانند با هر موقعیتی کنار آمده و با مشکلات مقابله کنند. شواهد نشان می دهد که کنترل و تنظیم هیجانات، نقش کلیدی در مدیریت خشم و کاهش پرخاشگری در دوره های اولیه رشد ایفا می کند. کنترل و تنظیم هیجانات به عنوان توانایی فرد در تغییر شکل دادن هیجانات یا ایجاد مکانیسم های مقابله ای به منظور مدیریت هیجان تعریف می شود. والدین و مربیان کودک باید با افزایش آگاهی کودکان در استفاده از روش های کلیدی کنترل هیجان به آنان کمک کنند تا دوران کودکی خوشی را پشت سر بگذارند و اخلاقیات ناشایستی از خود نشان ندهند. در این بخش از مقالات آرموو نگاهی داریم به ۹ روش کلیدی که در تقویت کنترل هیجان کودکان تأثیر گذار است.


برای اینکه استفاده از این روش ها نتیجه بخش باشد باید کودک با احساسات مختلف آشنا شده باشد و یا آنان را تجربه کرده باشد و در قدم بعد شروع به عادی سازی احساسات کنیم، بدین منظور که با صحبت کردن و یا اجرای یک سری از فعالیت ها به آن ها بگوییم که این احساسات برای همه افراد به وجود می آید اما تعداد کمی هستند که این می توانند این احساسات را کنترل کنند.


۱)شناخت احساسات

 

کودکانی که می توانند احساسات خود را بروز دهند کمتر درگیر دچار خشم و یا هیجانات غیر قابل کنترل و مشکلاتی از این قبیل می شوند به طور مثال کودکی که می تواند بگوید من از تو ناراحتم و یا احساسات دیگرش را با کلمه بیان کند یعنی احساسات خود را شناخته است. نکته قابل توجه آن است اکثر کودکان نمی توانند احساسات خود را بیان کنند و معمولا با نشانه های رفتاری احساسات خود را نشان می دهند به طور مثال پایشان را به زمین می کوبند، جیغ می زنند و یا رفتار های ناشایست دیگری از خود نشان می دهند که باعث خشمگین شدن والدینشان می شود. والدین باید با انجام فعالیت به کودکشان بیاموزند چگونه احساسات خود را در قالب کلمه بیان کنند، احساساتی همچون ترس، خشم، شادی، تعجب، غم که هر کدامشان اگر با کلمه بیان نشود می تواند آسیب های جبران ناپذیری را به کودکان وارد کند.


۲)عادی سازی احساسات

 

کودکان نیز همانند بزرگسالان احساسات مختلفی را تجربه می کنند، گاهی خشمگین می شوند و گاهی می ترسند. باید کفت که یک سری از احساسات برای هر انسان لازم است و اگر آن را به همراه نداشته باشد می تواند باعث آسیب رسانی به او باشد، به طور مثال اگر برای امتحان اضطراب نداشته باشد درس نمی خواند و یا اگر احساسا ترس در او وجود نداشته باشد ممکن است چراغ قرمز را رد کند و باعث آسیب به خودش و دیگران شود. احساسات اگر از کنترل خارج شوند خطر ساز هستند و در عملکردی کاملا منفی را در پی دارند، در این موقعیت ها باید به کودکان آموزش داده شود که شدت احساسات را کنترل کنند و آن را برای خود عادی سازی کنند.(سعی کنید با توضیحات عینی و عملی به کودکان عادی سازی احساسات را بیاموزید)


۳)مقابله با خلق و خوی منفی

کودکان به دلیل حساسیت شخصیتی بسیار زیادی که دارند ممکن است با رفتار هایی از نظر والدینشان عادی است بشکنند، غمگین و دلخور شوند. به طور مثال اگر والدین یادشان برود که او را موقع خواب ببوسد و کاری که هر شب انجام می داده را فراموش کند می تواند کودکان را غمگین کند و احساسات ناخوشایندی را از خود نشان دهد.  کودکان در بیان احساساتشان عاجزند و به همین دلیل راه های اثر بخش برای کنار آمدن با غم و اندوهشان بیابند که همین موضوع در بروز خلق و خوی های منفی در آنان تأثیر زیادی می گذارد. چند روشی که در این مواقع والدین می توانند انجام دهند شامل:


برگرداندن و تغییر توجه

استفاده از لیست کار هایی که باعث خوشحالی آنان می شود

تصویر سازی ذهنی(فکر کردن به خاطرات خوب)

 

نقاشی کردن و ترسیم احساسات


۴)مدیریت و کنترل خشم

یکی از مهارت های مهم زندگی در همه انسان ها و در همه ی سنین مدیریت و کنترل خشم است. کودکان همانند بزرگسالان با موقعیت هایی رو به ور می شوند که آنان را خشمگین می کند. کودکان امروزی با بازی های کامپیوتری و فیلم هایی رو به هستند که موقعیت های تنش زای بسیار زیادی برای آنان فراهم می کنند. توصیه ای که به والدین می شود این است که نگذارند کودکان اخبار، بازی های کامپیوتری تنش زا، فیلم های اکشن و خشمگین ببینند زیرا دیدن خشونت در روان کودکان تأثیر بسیار زیادی دارد. والدین نیز باید الگوی خوبی باشند، با توجه به اینکه کودکان از والدینشان الگو می گیرند، والدین باید با رفتار های خود هنگام بروز خشم به کودکان نشان دهند تا در هنگام خشم لزوما نباید داد و فریاد زد و یا آسیب به خود و یا افراد دیگر وارد کرد. اما والدین چه کار هایی را باید انجام دهند:


به کودکان بگویید که خشم مانند اژدهایی است که درون همه افراد وجود دارد اما نباید بگذاریم کسی آن را ببیند

هنگام بروز خشم بگویید به جای داد و فریاد و آسییب رساندن به خودشان و یا افراد دیگر کار دیگری انجام دهند، به طور مثال با مداد یک برگه کاغذ را خط خطی کنند

بگویید اگر هنگامی خشمگین شد رفتار ناشایستی از خود نشان نداد برای او جایزه ای در نظر گرفته اید

هنگام خشم از یک تا ۲۰ را آهسته بشمارند

 

آب خنک بنوشند و یا به صورتشان آب بپاشند


۵)تخلیه انرژی و هیجان

 

کودکان انرژی و هیجان زیادی در خود دارند  که باید با بازی کردن آن را تخلیه کنند. طبق نظر روانشناسان کودکان را باید در موقعیتی قرار داد تا تنش ها وعصبانیت های گذشته خود را به گونه ای تخلیه کند. به طور مثال یک روزنامه باطله به او بدهید و بگویید ان را پاره کند و سپس آنان را به هوا پرت کند و خوشحالی کند فریاد بزند.


۶)مدیریت اضطراب

اکثر والدین کودکان خود را همیشه شاد می بینند و از اضطراب هایی که کودکشان با آن رو به رو است چشم پوشی می کنند. همه کودکان با اضطراب هایی دست و پنجه نرم می کنند که والدین از آن اطلاعی ندارد و همین موضوع می تواند آسیب های زیادی را به کودکان وارد کند. اضطراب صحبت کردن با افراد غریبه، امتحان، بیان یک سری از مسایل به والدین، ترس از مرگ و غیره. والدین در این مواقع چه توصیه هایی باید به کودکشان بکنند:


تنفس عمیق

تصویر سازی ذهنی مثبت

جایگزینی افکار

 

همدلی با کودک


۷)مهارت همدلی

زمانی که کودک بتواند خودش را جای دیگران بگذارد می تواند به ثبات احساسی، انعطاف پذیری، ارتباطات اجتماعی و حس خشنودی بهتری دست پیدا کند. با مهارت همدلی کودک خودش را در موقعیت دیگران می بیند و راحتتر می تواند انان را درک کند. به طور مثال زمانی که والدین از خریدن یک وسیله اسباب بازی امتناع می کنند او می تواند با مهارت همدلی خودش را جای والدین بگذارد و آنان را بیشتر درک کند و رفتار های ناشایست کمتری از خود نشان دهد. چند روش برای ابراز همدلی:


نشستن در کنار کسی که می خواهیم با او همدلی کنیم

پرسش در مورد احساس او

در آغوش گرفتن او

 

دست گذاشتن بر شانه های او


۷ روش کلیدی در تقویت کنترل هیجان کودکان

armoo.co بازدید : 34 چهارشنبه 28 اسفند 1398 نظرات (0)

ابزار وجود یا جرأت ورزی به این معنی است که فرد بتواند از حق و عقیده خود بدون تجاوز به حق و عقیده دیگران حمایت کند. این مهارت به فرد اجازه می دهد بدون به کار بردن هر گونه خشونت، پرخاشگری و تجاوز به حقوق دیگران، بتواند ضمن احترام به حقوق دیگران، به شیوه ای بسیار معقول، آرام، آزادانه و با اعتماد به نفس کامل، عقاید، احساسات و خواسته های خود را درباره ی یک موقعیت صادقانه ابراز کرده و از حقوق خود دفاع کند، بدون اینکه به شأن فردی و اجتماعی اش لطمه ای وارد شود.


کودکانی که نمی توانند خواسته ها و نظرات خود را بیان کنند سرخورده خواهند شد. آن ها وقتی احساس طرد شدن یا ناراحتی و عصبانیت می کنند، به جای بیان احساسات و نظرات خود، کناره گیری یا پرخاشگری می کنند. آموزش جرأت ورزی تکنیکی است که از طریق آن افراد می آموزند چگونه آرام باشند و در موقعیت های متفاوت اجتماعی، به طور مناسب و خوشایند ارتباط برقرار کنند.


برای آموزش قاطعیت به کودک، می توانیم از مثال حیوان ها استفاده کنیم:


مرحله  اول:ماسک سه حیوان(گرگ، لاک پشت و اسب) را تهیه کرده و ابتدا در مورد ویژگی های هر کدام از آن ها با بچه ها صحبت کنید.


به نظر شما اگر کسی لاک پشت را اذیت کند، او چه کار می کند؟

به نظر شما اگر کسی گرگ را اذیت کند او چه کار می کند؟

 

به نظر شما اگر کسی اسب را اذیت کند او چه کار می کند؟


مرحله دوم: پیامد رفتار هر یک هر یک از این سه حیوان را بررسی کنید.


لاک پشت: از حق خود دفاع نمی کند. همیشه ناراحت است، چون همه از او سؤاستفاده می کنند.

گرگ:همه از او می ترسند و از او دوری می کنند. چون دوستش ندارند، تنها می ماند.

اسب:در عین حال که از حق خود دفاع می کند، به کسی آزار نمی رساند . همه دوستش دارند و دوستان زیادی دارد.

 

مرحله سوم: به کودکان آموزش می دهیم که رفتار ما انسان ها هم مانند این سه حیوان است. برخی از افراد رفتاری مانند گرگ، برخی رفتاری مانند لاک پشت و برخی رفتارشان مثل اسب است.


۱)رفتار لاک پشتی(منفعلانه):

 

افرادی هستند که کاملا مطیعانه رفتار می کنند. اشخاص منفعل اغلب از تعارض و طرد شدن می ترسند. آن ها بر این باورند که اگر به اندازه ی کافی با شخصی که پرخاشگرانه رفتار می کند، مدارا کنند، شخص پرخاشگر بالاخره به رفتارش پی خواهد برد و دست از کارش بر می دارد. این افراد به تمام درخواست های دیگران عمل می کنند و هیچ کاری را در جهت احقاق حق خود انجام نمی دهند. افراد منفعل از تعارض اجتناب می کنند که این کارشناس باعث خشنودی دیگران می شود. عزت نفس خود را از دست می دهند و احساس فزاینده ی خشم و آسیب را در خود جمع می کنند.


۲)رفتار گرگی(پرخاشگرانه):

افراد پرخاشگر تسلط بر دیگران را از طریق واکنش های تند کلامی یا فیزیکی به دست می آورند. آن ها چون پیشبینی می کنند که مورد حمله واقع شوند، از خود واکنش های پرخاشگرانه نشان می دهند. آن ها کنترل خشم ندارند و با هر تلنگری منفجر می شوند و رفتار های ناشایست از خود بروز می دهند.


۳)رفتار اسبی(قاطعانه):

 

افراد قاطع بدون اینکه حقوق دیگران را پایمال کنند، از حقوق خود با رفتار مناسب و بدون پرخاشگری دفاع می کنند. حرف هایشان غیر تهاجمی و با جسارت بیان می کنند.


فعالیت: هر یک از حیوان های زیر هنگام عصبانیت و ناراحتی چه کار می کنند؟ پیامد رفتارشان چیست؟ به نظر شما رفتار کدام یک بهتر است.


فعالیت: هر یک از موقعیت های زیر را برای بچه ها نمایش دهید تا آن ها حدس بزنند، چه نوع رفتاری است.


 

مثال: ممکن است در این درس به من کمک کنی؟… به من چه خودت باید بخوانی! (نشانه رفتار گرگی)


قدرت نه گفتن

ما به دنیا نیامدیم تا آرزوها و خواسته های دیگران را برآورده کنیم، چرا که گاهی نیاز ها و خواسته های خود ما هم اهمیت بسیار زیادی دارد. ما تنها تا جایی می توانیم با دیگران همراه باشیم و رضایت آنان را به دست بیاوریم که حقوق خودمان را پایمال نکنیم و از اهداف خود دور نشویم.


برخی از والدین به فرزندان خود می آموزند که همیشه باید به حرف بزرگ تر ها گوش کرد و همیشه حق با بزرگتر ها است. این آموزش کاملا اشتباه است. کودک باید یاد بگیرد که گاهی هم به خواسته های دیگران  باید نه بگوید، چون در غیر این صورت خود را تسلیم هر نوع خواسته ی بیمار گونه و آزار دهنده ای کرده است.


راهنمای نه گفتن: برای چه کار هایی باید نه بگوییم


وقتی از ما خواسته می شود مسایلی را از والدین خود پنهان کنیم

وقتی خوراکی از طرف یک فرد ناآشنا به ما تعارف می شود

وقتی کسی کار خطر ناک به ما پیشنهاد می کند

 

وقتی که از ما می خواهند تا افراد غریبه همکاری کنیم


جرأت ورزی به کودکان، روش ها و آموزش ها


armoo.co بازدید : 33 یکشنبه 13 بهمن 1398 نظرات (0)

کودکان نیز همانند بزرگسالان احساسات پیچیده ای را تجربه می کنند. آنها ناامید، هیجان زده، عصبی، غمگین، وحشت زده، نگران و خجالت زده می شوند. کودکان معمولا برای بیان احساساتشان صحبت نمی کنند در عوض احساسات خود را به روش های دیگر نشان می دهند. کودکان می توانند احساسات خود را از طریق حالات چهره، بدن و بازی هایشان نشان دهند. از لحظه به دنیا آمدن، کودکان شروع به یادگیری مهارت های عاطفی مورد نیاز برای شناسایی، بیان و مدیریت احساسات خود می کنند. آن ها می آموزند که چگونه احساسات خود را بشناسند و روابط خود را شکل دهند. والدین باید به کودکان کمک کنند تا به شناخت درستی از احساساتشان برسند و به آن ها بیاموزند چگونه احساسات خود را به روش های مثبت و سازنده نشان دهند. کودکان در بیان احساسات خود مشکل دارند، زیرا کلمات لازم برای بیان احساسات خود را یاد نگرفته اند.

 

در اینجا چند روش برای کمک به فرزندتان در یادگیری و ابراز احساسات خود آورده ایم:

 

۱) به نشانه های رفتاری فرزندتان دقت کنید

گاهی اوقات تشخیص احساسات واقعی کودکان، کار بسیار دشواری است گاهی با نگاه کردن به زبان بدنشان، گوش دادن به حرف ها مخصوصا زمانی که احساسات خود را بروز می دهند می توان نشانه های درستی از عمق احساسات آن ها به شما داده شود. درک اینکه کودکان چه احساسی دارند و به چه علت این احساسات در آن ها رشد کرده است، می تواند والدین را به درک بهتری از فرزندشان برساند.

 

۲) پشت هر رفتاری یک احساس است
سعی کنید معنی رفتار فرزندتان را درک کنید. شما زمانی می توانید به کودک خود کمک کنید که بدانید چه چیزی علت رفتار او است و چه احساسی پشت این نوع رفتار ها است.

 

۳) احساسات را نام گذاری کنید
به کودک خود کمک کنید تا احساسات خود را یادداشت کند و آن ها را به شما نشان دهد. نامگذاری احساسات اولین قدم برای کمک به کودکان است. این روش به فرزند شما اجازه می دهد واژگان عاطفی اش را توسعه دهد تا بتواند در مورد احساسات خود راحتر صحبت کند.

 

۴) شناسایی احساسات در دیگران

از فرزندتان بخواهید که درباره آنچه ممکن است شخص دیگری راجع به آن ها احساس کند، با شما کفتگو کنند. کارتون یا عکس کتاب یک روش عالی برای بحث در مورد احساسات است و به بچه ها کمک می کند تا احساسات افراد دیگر را از طریق چهره ها تشخیص دهند.

 

۵) الگوی خوبی باشید

کودکان در مورد احساسات و نحوه بیان آن از والدینشان الگو می گیرند. والدین باید الگوی خوبی برای فرزندانشان باشند و با رفتار های خود به کودکان آموزش دهند که چگونه در موقعیت های مختلف با احساسات خود برخورد کنند.

 

۶) آن ها را برای بروز احساساتشان تشویق کنید
زمانی که کودکتان در مورد احساسات خودش صحبت می کند، او را ستایش و تشویق کنید. با این کار شما نه تنها نشان می دهید که بروز احساسات امری عادی است بلکه صحبت کردن درمورد آنها نیز امری واجب است.

فعالیت برای والدین: با نشان دادن عکس های مختلف سعی کنید کودک را با احساسات آشنا کنید و سپس عکس آدم و یا شخصیت های کارتونی مختلف را به کودک نشان دهید و از او سؤال کنید چهره ی هر کدام چه احساسی را نشان دهد؟

فعالیت برای والدین:
با نمایش پانتومیم احساسات مختلف را به کودک نشان دهید. کودک باید احساس مورد نظر را حدس بزند. سپس اجازه دهید کودک خودش با پانتومیم، همان احساس را نمایش دهد.

 

نرمال سازی احساسات چیست؟
همه انسان ها احساسات مختلف را تجربه می کنند، گاهی خوشحال و گاهی ناراحت هستند، گاهی خشمگین می شوند و گاهی می ترسند. این احساسات برای ادامه ی زندگی به ما کمک می کنند. برای مثال اگر زمانی که از خیابان رد می شویم، احساس ترس نداشته باشیم، دقت نمی کنیم و ممکن است تصادف کنیم. اگر برای امتحان اضطراب نداشته باشیم، درس نمی خوانیم و موفق نمی شویم. اما گاهی در برخی مواقع میزان تجربه ی این احساسات از حالت عادی خارج شده و در عملکرد ما تأثیر منفی می گذارند. در این موقعیت ها باید یاد بگیریم تا با استفاده از راهکار هایی، شدت آن ها را به حالت عادی نزدیک کنیم. والدین باید به کودکان عادی سازی یک سری از احساسات را با به صورت عملی نشان دهند.


شناخت احساسات در کودکان

armoo.co بازدید : 37 یکشنبه 13 بهمن 1398 نظرات (0)

مشاوران کودک از دانش و تخصص لازم برای تشخیص، شناسایی، ارزیابی، و درمان طیف گسترده ای از شرایط روان یک کودک اطلاع  دارند و می توانند به رشد اجتماعی، عاطفی و رفتاری آن ها کمک کنند. مشاوره کودک به درمان کودکان خردسالی که دارای آشفتگی و اختلالات روانی هستند و یا رفتار ها و عادات ناشایست پیدا کرده اند، کمک می کند تا بتوانند با رفع این مشکلات به سلامت روحی، روانی و رفتاری برسند. بسیاری از آسیب هایی که کودکان با آن روبه رو هستند از نوع برخورد هایی است که بزرگسالان با آنان دارند. برخی از مشکلات رایج در کودکان شامل: اضطراب، افسردگی، بیش فعالی، عدم تمرکز است که با یک مشاوره کودک می تواند کنترل شود تا مشکلات جدی تری را در دوره بزرگسالی برای فرد به وجود نیاورد.

 

متداول ترین مشکلاتی که مشاوران کودک با آن برخورد دارند:

    غم و اندوه از دست دادن یکی از افراد خانواده، حیوانات خانگی، دوست
    شاهد یک تجربه یا واقعه تلخ بودن(تروما)
    پریشانی و اضطراب ناخواسته
    جابه جایی مدرسه، محله یا شهر
    اعتیاد به مواد مخدر در والدین
    طلاق والدین

 

چه زمانی باید برای مشاوره کودک خود اقدام کنید؟
وقتی کودکی از پریشانی روانی، اجتماعی، عاطفی یا روانی رنج می برد، والدین نمی توانند هیچ کمک مفیدی به او بکنند، اینجا است که استفاده از مشاوره کودک مجرب می تواند مؤثر واقع شود. مشاور کودک می تواند سلامت عمومی و و بهداشت روان فرزندتان را بررسی و برای  بهتر شدن آن اقدام کند. سلامتی جسمی کودکان برای والدین شان مهم ترین مسئله است اما اختلالاتی همچون وسواس، استرس، کمبود اعتماد به نفس، ترس،خشونت و خجالت معمولا از دید آن ها یک امر عادی است که می تواند در گذر زمان درمان شود، باید گفت این نوع اختلالات اگر در کودکی درمان نشوند، هنگام بزرگسالی می تواند تأثیرات بسیار جبران ناپذیری را بر فرد بگذارد.

 

علائم شایع در مورد سلامت روان یا پریشانی روانی کودکان شامل:

    شب ادراری
    کابوس دیدن های مکرر و بی خوابی
    نمرات پایین و افت تحصیلی
    نگرانی و اضطراب های بیش از اندازه
    کناره گیری و انزوای اجتماعی
    کاهش وزن و کمبود اشتها به صورت ناگهانی
    تکرار شستن دست ها و وسواس های رفتاری
    اعتیاد به کامپیوتر و موبایل و بازی های کامپیوتری

 

لزوم استفاده از مشاوره کودک تلفنی
باید گفت این احتمال بسیار زیاد است که کودک هنگام دیدن مشاور ناراحت، مظطرب، یا کمی خجالتی شوند. اما علت آن چیست؟ زیرا کودک شناختی از مشاوره ندارند و این امر ممکن است برای آنان ترسناک به نظر بیاید و کودک ممکن است، مشاور را به چشم پزشکی ببینند و یا روانپزشکی که می خواهد آنان را درمان کند و از این جهت احساس ناخوشایندی در آنان به وجود می آید. با مشاوره تلفنی والدین می توانند رفتار های کودکان را به مشاور بگویند و برای رفع آن مشکل راه حل هایی دریافت کنند تا کودکان خود را مظطرب و پریشان نکنند.

 

نکاتی که راجع به مشاوره کودک باید بدانیم

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 65
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 4
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 67
  • بازدید ماه : 257
  • بازدید سال : 1,877
  • بازدید کلی : 5,527